تفکر فوتبالی رایج ملتها
در انتظار اتوبوس، فوتبال چند نفر را تماشا می کردم. افغانی ها ظاهرا زیاد این زمین را کرایه می کنند و این بار اگر اشتباه نکنم چند نفری هم بینشان افغانی دیده می شد. از ساعتی که به ایستگاه رسیدم تا زمان حرکت اتوبوس، ۸دقیقه فاصله بود و در این مدت بازیشان را با دید تاکتیکی و سبک بازی نگاه کردم. اگرچه خیلی فوتبالیست حرفه ای به نظر نمی آمدند و توان دویدن معمولی را هم نداشتند، اما مثل خیلی جوانان و نوجوانان ایرانی هم بازی نمی کردند. خاطرم هست که وقتی فوتبال بازی می کردیم تعداد نه چندان اندکی کارشان این بود به یک فاصله معین از دروازه که می رسیدند مربع را بگیرند و تا آخر قدرت را پر کنند و بشوتند! اما امروز هر چه نزدیک می شدند کسی از این گزینه استفاده نمی کرد و تا جایی که جا داشت با پاس جلو می رفتند و البته در اکثر موارد هم توپ را لو میدادند، اما کسی شوت نمی زد. حتی در مواقعی که فرصت مناسبی برای شوت وجود داشت، باز کسی این کار را نمی کرد، انگار اصلا دروازه را نمی بینند و موقعیت را درک نکرده اند.
با دیدن فوتبال ۱۰٬۱۵ نفر نمی شود حکم کرد اما شاید بتوان به عنوان یک فرضیه این را مطرح کرد که مردم افغان پاس را به شوت ترجیح میدهند، حتی اگر نتیجه نامطلوبی داشته باشد.