تو هم شدی مثل فلانی و فلانی؟!
شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۱۸ ب.ظ
یکی از همین پنج شنبه های فارغ التحصیلی بود که رفته بودم مدرسه. اتفاقی افتاد که مایه مباهات است. ابتدا یک مقدمه کوتاه و سپس حرف اصلی.
بعد از دانشگاه نمی دانم چه شد که بعضی حریم ها نابود شد و خطوط قرمز از هم گسست. نمی دانم چه شد که عده ای احساس کردند دیگر بزرگ شده اند و وقت انجام دادن بعضی کارها رسیده. نمی دانم چه شد که این تفکر شکل گرفت که بزرگی است و آزادی محض. دانشگاه و ول شدگی!
یک چیزی که خیلی آزارم می دهد بد دهنی است..
این بد دهنی از آن چیزهاییست که در تعاریف بالا می گنجد. از آن ها که شده جزو مصادیق بزرگ شدن. از آن چیز ها که دوران کودکی ممنوع است و پس از بزرگ شدن 100 درصد آزاد؛ حتی مستحب موکد!! (البته ناگفته نماند، سن این بزرگ شدنی که در تفکر بعضی هاست پایین آمده و سن کودکی احتمالا به دوران نوزادی اطلاق می شود. همان دوران ها تا آغاز تکلم. یعنی "بابا" و "مامان" را که گفت می تواند بقیه را شروع کند.)
بگذریم، بگذریم که چقدر پاکی ها خدشه دار شد. هدف بیان این ضایعه نبود. هدف این بود که:
یک روز در همین مدرسه، یکی از دوستان که خیلی از این الفاظ استفاده می کرد، چند بار به او خرده گرفتم و بعد با این مضمون گفت: اهه؛ تو هم شدی مثل فلانی و فلانی؟!
توی دل خودم گفتم خوش به حال "فلانی" و "فلانی".
که وظیفه خود را به درستی انجام داده اند که این طور از آن ها نام برده می شود.
بعد از دانشگاه نمی دانم چه شد که بعضی حریم ها نابود شد و خطوط قرمز از هم گسست. نمی دانم چه شد که عده ای احساس کردند دیگر بزرگ شده اند و وقت انجام دادن بعضی کارها رسیده. نمی دانم چه شد که این تفکر شکل گرفت که بزرگی است و آزادی محض. دانشگاه و ول شدگی!
یک چیزی که خیلی آزارم می دهد بد دهنی است..
این بد دهنی از آن چیزهاییست که در تعاریف بالا می گنجد. از آن ها که شده جزو مصادیق بزرگ شدن. از آن چیز ها که دوران کودکی ممنوع است و پس از بزرگ شدن 100 درصد آزاد؛ حتی مستحب موکد!! (البته ناگفته نماند، سن این بزرگ شدنی که در تفکر بعضی هاست پایین آمده و سن کودکی احتمالا به دوران نوزادی اطلاق می شود. همان دوران ها تا آغاز تکلم. یعنی "بابا" و "مامان" را که گفت می تواند بقیه را شروع کند.)
بگذریم، بگذریم که چقدر پاکی ها خدشه دار شد. هدف بیان این ضایعه نبود. هدف این بود که:
یک روز در همین مدرسه، یکی از دوستان که خیلی از این الفاظ استفاده می کرد، چند بار به او خرده گرفتم و بعد با این مضمون گفت: اهه؛ تو هم شدی مثل فلانی و فلانی؟!
توی دل خودم گفتم خوش به حال "فلانی" و "فلانی".
که وظیفه خود را به درستی انجام داده اند که این طور از آن ها نام برده می شود.