پرباز

نگاه رو به جلو؛ اما اسیر در گذشته

پرباز

نگاه رو به جلو؛ اما اسیر در گذشته

پرباز

پرواز را به خاطر بسپار؛ پرنده مردنی‌ست...
فروغ فرخزاد

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

روز وبلاگ نویسی

سه شنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۲۹ ب.ظ

توی وبلاگ ablogofonesown.blog.ir چالشی دیدم که البته برگزارکننده‌ش ایشونه: blog.hatefblog.ir و توی blog.hatefblog.ir/post/219 توضیح دادن.

جایزه و ... هم داره که البته من حوصله این چیزا رو ندارم ولی سوالاش برام جالب بود و اگرچه الان واااقعا خیلی احساس سرشلوغی دارم ولی بدم نیومد شرکت کنم :)

۱.وبلاگ‌نویسی را چه زمانی ، چگونه آغاز کرده‌اید. چگونه آشنا شدید. از حال و هوای‌تان بنویسید؟

ج: راهنمایی بودم :) شاید 14 سال پیش!

۲. آیا وبلاگ‌نویسی چارچوب و قوانین خاصی داره؟ منظور نوشتن است. آیا باید به قواعدی پایبند بود؟نظر شخصی خودتون رو بگین؟

ج: نه به نظرم. خود جامعه وبلاگ نویسی در بلند مدت به سمت خوبی هدایت میشه؛ به احتمال زیاد.

۳. برای چه کسی یا چه کسانی می‌نویسید‌ (مخاطب هدف وبلاگ شما چه کسانی هستند به نظر خودتان و با بررسی که نموده‌اید)؟

ج: همممم. واقعا مخاطب خاصی ندارم؛ برعکس شبکه های اجتماعی. اینجا بیشتر برای دل خودم مینویسم و اگرچه دوست دارم عموم و تعدادی از دوستام بخونن ولی همزمان کمی هم واهمه دارم از خونده شدن اینجا :)

۴. وضعیف فعلی وبلاگستان و وبلاگ‌های فارسی را چگونه می‌بینید؟

ج: نه چندان مناسب، اما خیلی هم خراب نیست.

۵. گمان می‌کنید برای کپی نشدن باید چه کار کرد؟ آیا خودتان درگیر این مساله شدید؟ چه راه‌حلی را انجام داده‌اید؟ بنظرتان کپی کردن خوب است؟

ج: نه کپی کردن خوب نیست؛ به چند دلیل: 1- غنای وب فارسی وابسته به تولید محتواس. 2- محصول کپی چون انگیزه پشتش ناشی از تنبلیه، کیفیت لازم رو هم نداره. 3- دزدیه. برای کپی نشدن که فقط فرهنگ سازی. اگر هر کس روزی با دزدی دسترنجش مواجه بشه این موضوع رو بیشتر درک میکنه. حمایت های قانونی هم که بخش دیگه ای از کاره. درگیر شدم ولی کاری نتونستم بکنم :) مثلا یه بار آمدنیوز یه چیزی ازم کپی کرد.

۶. آیا شبکه‌های اجتماعی را دشمن وبلاگ‌نویسی می دانید؟ به نظرتان چه تاثیری گذاشتند ؟ خوب بوده یا بد؟

ج: همممم. به صورت مطلق نه، ولی الان توی ایران به وبلاگ خیلی آسیب زدن. 

۷. وبلاگ‌نوشتن چه تاثیری روی زندگی شخصی شما گذاشته؟ 

ج: نمیدونم. ارزیابی نکردم. ولی اثرش مثبت بوده ولو اندک.

۸. نقطه اوج وبلاگ‌نویسی تون چه زمانی بوده؟ آیا هنوز هم در نقطه اوج هستید؟ اصلا با چه خط‌کشی این را اندازه می‌گیرید و نقطه اوج را حساب می‌کنید؟

ج: والا همیشه در اوج بوده :)) شوخی کردم ولی خب به نظرم همیشه تلاش کردم رو به جلو باشه و تا حدی هم اینطور بوده. هر چند خیلی وقتا از نظر کمی پر از بالا و پایین بوده وبلاگ.

۹. چقدر نظرات ، مخاطب و آمار وبلاگتون مهمه براتون(چه محتوایی و چه تعدادی)؟ آیا برای آمار می‌نویسید؟

ج: نمیتونم بگم مهم نیست، ولی خیلی هم مهم نیست.

۱۰. وبلاگ‌نویسی به شما چه داد و چه گرفت؟

ج: تمرکز، خاطره، عمق.

۱۱. شده وبلاگ‌نویسی باهاتون بدرفتاری کنه و یا توی این فضا اذیت بشید؟

ج: همممم؛ نه خیلی. پسر خوبیه. :)

۱۲. مشکلاتی که سر راه وبلاگ‌نویسی هست چیه به نظرتون؟

ج: مشکل که نمیشه گفت ولی به هر حال مثل هر موجودی برای بقا نیاز به نگهداری، توجه و مراقبت داره.

۱۳ . جذابیت وبلاگ‌ها و وبلاگ‌نویسی رو توی چه چیزی می‌بینید؟

ج: برشی متن محور از عمق زندگی آدم های مختلف. چی از این زیباتر؟

۱۴. دوست خوبی از دنیای وبلاگ پیدا کردین؟ چقدر باهاش صمیمی شدین؟

ج: دوستی نمیشه بهش گفت ولی با یکی دو نفر ارتباط خیلی کمی برقرار شده؛ حقیقی هم نه، مجازی. :)

۱۵. آرزو و ایده‌آلتون رو از وبلاگ و وبلاگ‌نویسی تون بنویسید

ج: آرزوی خاصی ندارم. گاهی در حد یه جرقه به ذهنم میرسه که کاش وبلاگ پرمخاطب و زنده تری داشتم ولی با خودم میگم که چی؟ دنبال چی هستی؟ اون موقع روح وبلاگم کدر میشه پس همینجوری بهتره.

۱۶. تا حالا به وبلاگی حسودی کردین؟ بنویسید.

ج: آره :) وبلاگ هایی که interaction خوب و مفیدی دارن غبطه خورشون ملسه :) اونایی که قالب خوب و شخصی سازی شده مناسبی دارن هم جالبن.

۱۷. تا حالا از وبلاگی متنفر بودین؟ بنویسید.

ج: شاید! مال سال ها پیشه و این حسم ارزش توجه نداره.

۱۸. تا حالا وبلاگی شما را به وجد آورده؟

ج: احتمالا بوده ولی الان حضور ذهن ندارم.

۱۹ . چند‌تا از وبلاگ‌هایی که خیلی دوست داشتید رو به ما معرفی کنید ( حداکثر ۸ عدد )

ج: والا نمیدونم :) یا بهتره نگم الان :)

۲۰. یه سوال خودتون از خودتون بپرسید که فکر می‌کنید توی این لیست خالیه و پاسخ بدین

ج: ندارم! 

۲۱. یه سوال از سوال شماره ۲۰ بقیه شرکت کنندگان پیدا کنید و پاسخ بدید.

ج: لیست خالی بود متاسفانه.

۲۲. احساس خوشحالی در کل در دنیای وبلاگ‌ها می‌کنید؟ بیشتر توضیح بدید

ج: خوشحالی نمیشه اسمشو گذاشت. ولی حسم مثبته.

۲۳. جمله آخر: از شرکت در این چالش، بین این همه کار عقب مونده پشیمون نیستم. الانم توی یه کلبه چوبی در هوای مه ابری گرفته شمال نشستم و منتظرم بارون بباره. آیا میباره؟

۲۴. کلمه آخر: محبت.

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۱۵

نظرات  (۳)

۱۶ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۴۱ فاطمه ‌‌‌‌

جدی تو یه کلبه‌ی چوبی در هوای مه‌گرفته‌ی شمالین؟ چه جای خوبی ^_^ بارون بارید؟

پاسخ:
بله جای شما خالی
فکر کنم بارید. دیشب مه خیلی شدیدی بود و ابرا خیلی پایین اومده بودن و به نظرم وسطش بارون هم اومد. در واقع رطوبت به حدی بالا بود که آب میخورد تو صورت آدم :)

خیلی خوب بود.. چالش دست خط هم خیلی جالبه... 

پاسخ:

:) اونم دوست دارم
ولی یه کم از بعد امنیت و اینا میترسم :)
ولی اگه برقرار بود بهم خبر بده، بدم نمیاد شرکت کنم.

خیلی جالب بود!

من به شخصه وبلاگی که در بلاگفا داشتی رو بیشتر دوست داشتم. فکر کنم آدرس blackagent بود اگه اشتباه نکنم...

اون قسمتی که از خوانده شدن واهمه داری رو کاملا درک میکنم و وقتی ازدواج کنی این واهمه شدیدتر میشه :))

پاسخ:
قربونت محسن

:) یادش بخیر. این بود: http://black-agent.blogfa.com/
بهانه ای شد برم یه ذره گذشته خودمو بخونم..

آخ آخ :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی