پرباز

نگاه رو به جلو؛ اما اسیر در گذشته

پرباز

نگاه رو به جلو؛ اما اسیر در گذشته

پرباز

پرواز را به خاطر بسپار؛ پرنده مردنی‌ست...
فروغ فرخزاد

بایگانی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

بابا حیفه!

جمعه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۵۰ ق.ظ

یه رفیق دارم که توی کارشناسی باهم آشنا شدیم. این دوستم وقتی کلاسا تموم می شد جنگی از دانشگاه میزد بیرون و میرفت خونه. می گفت برم استراحت کنم و اینا. نمیدونم راست می گفت یا نه. واقعا شاید شرایط زندگیش جوری بود که باید زود میرفت خونه تا به یه کاری برسه، ولی اگه واقعا مشکلش همین استراحت و اینا بود به نظرم حیف بود. چرا اینو میگم؟ چون وقتی چند بار با هم رفتیم بیرون و برنامه های تفریحی گذاشتیم واقعا هم به اون خوش میگذشت هم به ما. وقتی برنامه تموم میشد ابراز رضایت قلبی نشون میداد ولی هر بار برای برنامه بعدی باید کلی منتش رو می کشیدم که بیاد. امیدوارم مشکل خاصی نداشته باشه و این نیومدناش بابت همون میل به استراحت باشه ولی خب واقعا اگه اینطور باشه، حیف نیست؟ تو که خوشت میاد چرا هر سری اینقدر مقاومت می کنی؟ :) البته این رو هم میشه گفت که شاید استراحت بیشتر بهش حال میده و تو خونه نشستن بهش حس بهتری میده. کی میدونه؟ کی حکم می کنه که حتما باید هر شب بیرون بود و هر آخر هفته یه برنامه طبیعت گردی و اینا داشت؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۲/۰۲
محمد حسن شهبازی

رفیق

زندگی

سبک زندگی

نظرات  (۴)

من دقیقا همینم :)
حداقل تو کیس من اینجوریه که تو تفریحات این شکلی -با اینکه هم بهم خوش می‌گذره هم به دیگران خوش می‌گذرونم- اما بعدش که دوباره به جریان درسی و زندگی این‌ها می‌خوام برگردم خیلی ازم انرژی می‌گیره؛ شتابش پایینه سیستم :) 

پاسخ:
بابا حیفه :)) نیست خدایی؟
۰۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۲:۵۱ فاطمه ‌‌‌‌

درونگرا نیست یه کم؟ شاید زیاد نمی‌تونه انرژی بذاره برای تو جمع بودن :)

من خودم اینطوری‌ام، بیرون رفتن و اینا با دوستا بهم خوش می‌گذره، ولی نه پشت سر هم یا با زمان زیاد. خسته می‌شم زیاد و طولانی که بشه :))

پاسخ:

نمی‌دونم. شاید. آخه من خودم تا حد زیادی درونگرام و با عادات درونگراها تقریبا آشنام. بهش میخوره درونگرا باشه ولی نمیخوره که این مدلش به خاطر درونگرا بودنش باشه. مثلا منم خیلی از جمع استقبال نمی کنم اما جمع مورد اعتمادم رو تقریبا باهاشون اوکیم. 


ولی ممنون از سرنخ. یه بار اگه شرایطش فراهم بود درباره این باهاش صحبت می کنم شاید واقعا همین باشه و این که بهش میگم بیا بریم بیرون و نمیاد کلی اذیتش می کنه :)

چرا از خودش نمی پرسید؟

پاسخ:
نمی‌دونم. معمولا اینجور وقتا نمی پرسم. شاید حس می کنم دوست نداره درباره ش صحبت کنه.
ولی بعد این نظر شما حتما به پرسیدنش فکر می کنم. 

آره بابا خودتو راحت کن. شاید رفیقترهم شدین بعد از این سوال :)

پاسخ:
:)
ایشالا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی