ویلایی ها (2)
وقتی عزم کردم که مطلب قبلی درباره ویلایی ها را بنویسم، چند موردی را یادداشت کردم که حتما به آن ها بپردازم. اما وقتی متن را نوشتم و منتشر کردم تقریبا به هیچ کدام از آن ها اشاره نشد. معمولا از خیر این جور حالات می گذرم، اما در این مورد به دلایلی در مطلبی جداگانه موارد فراموش شده را می گویم.
این فیلم همان طور که در بخش قبلی اشاره شد، وضعیت زنان و حضور آن ها در پشت جبهه را نشان می دهد. نقشی که شاید وقتی وقایع جنگ را مرور می کنیم، به ذهن نمی آید و اگر هم بیاید خیلی مبهم و ناملموس است. اما در این فیلم به وسیله ملموس ترین رسانه که فیلم است و ترکیبی از تصویر، تحرک و صدا را با هم به مخاطب منتقل می کند، این ابعاد به نمایش گذاشته می شود. شاید بازگویی این حضور به مذاق عده ای خوش نیاید و بساط «نقش آفرینی های امروزی برای زنان» را به هم بزند!
نکته ی دیگر ناظر به تیتراژ پایانی است. آهنگ نوستالژیک «یاران چه غریبانه» کویتی پور که جزو مجموعه موسیقی های دفاع مقدس است. اصلا نمی خواهم قضاوت کنم و این حرفی را هم که می زنم، باد هوایی تصور کنید، مثل خیلی حرف ها که این روزها زده می شود. نه حرفش حسابی است و نه گوینده اش حسابی. وقتی آدم این فیلم را می بیند و وقتی تصور می کند، بعضی سینماگران امروزی که ممکن است متولی برگزاری جشنواره های به اصطلاح فجر شوند، اگر این فیلم را ببینند و بخواهند داوری اش کنند، از موضوع تا تیتراژش چنان حالشان را بد می کند که می گویند این چه چیزی بود که ما دیدیم؟ آیا اصلا فیلم بود؟ مگر چیزی که تیتراژش را کویتی پور خوانده باشد هم فیلم است؟