شکوفایی تلخ
چهارشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۲۴ ب.ظ
نیازی به گفتن این نیست که بهترین پدیده ها در سخت ترین شرایط به وجود میآیند.
وضعیت فعلی انتخابات را هم میتوان از این منظر نگاه کرد. بدون شک دولت یازدهم که اکنون سر کار است، متحمل بیشترین فشار است. کوهی از وعده های به سر انجام نرسیده، انبوهی از جوانان بیکار، بحران های آشکار و نهان و رقیبانی سر سخت... حتی فشار رسانه ها را هم باید اضافه کرد، چیزی در مقیاس کوچک تر آنچه که برای دولت های نهم و دهم اتفاق افتاد، این بار با تغییر جای مننقد و انتقاد شونده (و البته ایکاش پیشینیان انتقاد میکردند؛ که بیشتر تخریب میدیدیم تا انتقاد).
حالا با نزدیک شدن به انتخابات، روز به روز شرایط برای مسئولان دولتی و هواداران سختتر میشود. درست مانند تیمی که بازی را عقب است و داور تابلوی وقت های تلف شده را بالا میبرد. گذر هر ثانیه مثل یک چکش است که بر سر فرو می آید. دردش هم وقتی بیشتر میشود که توپ دست حریف باشد. اکنون در این وقت های تلف شده، دولتیها دستآویزشان شده همان دوگانه جنگ صلح! یعنی دیگر این آخرین برگ برنده است. برگی که قبلا یک بار از آن استفاده شده و دیگر حنایش رنگی ندارد. اما چه میشود کرد که تنها دستآویز است و انسان از چنین موی باریکی هم نمیگذرد. این روزها کمی که در شبکه های اجتماعی بچرخیم، پیام با محوریت تشویق به رای را بیشتر از همه میبینیم. خوب، پای ثابت های رایگیری که نیاز به تشویق برای شرکت در انتخابات ندارند، می مانند یک عده که از اساس با سیستم زاویه دارند و این موج دقیقا آن ها را هدف گرفته است. فارغ از اینکه این ها تعدادشان چهقدر است و نتیجه چه میشود، یک بازی دوسربرد پدید می آید. نیاید رای بدهد، کار روحانی سخت تر و حتی شاید انتخابات یک مرحله ای شود. بیاید، میزان مشارکت بالا میرود و... ادامه ندهم دیگر! اگر چه در این نظام سیاسی کنونی در منطقه و جهان، در کمال خودخواهی دلش فقط برای خودش هم بسوزد، عقلایی تر است که در انتخابات شرکت کند.
و کلام آخر اینکه: حالا در ادامه همان بازی، باید توجه کند این فرد که از سر یک دوقطبی موهوم و ساختگی به نام جنگ و صلح میخواهد به او پناه ببرد، خود یک روحانی است!
۹۶/۰۲/۲۰