خداحافظ خشکسالی
دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۵ ب.ظ
این عادت خیلی هاست که از اتفاقات اطرافشان بی خبرند تا اینکه به واسطه یک مسئولیت یا چیزی شبیه به آن، توجهشان به اتفاقات مذکور جلب شود. مثلا تا وقتی خودتان یا یکی از نزدیکانتان موتوری نشود، در رانندگی به مشکلات و مسائل یک موتورسوار فکر نمی کنید. یا مثلا عده ای تا خدای نکرده به آسم یا بیماری های تنفسی و قلبی دچار نشوند، حال آن دسته از شهروندان را درک نخواهند کرد که به واسطه آلودگی هوا از فعالیت های روزمرهشان باز خواهند ماند.
وضعیت فعلی حقیر، در حالت پساآگاهی قرار دارد! یعنی اتفاقی رخ داده که به سبب آن از وقایع اطرافم آگاه شده ام. هر سال که پاییز و زمستان می رسید و می گذشت، هواشناسی و سازمان محیط زیست و... گلایهمند بودند که بارش کم بود و منابع آبی رو به اتمام است؛ پس لطفا مدارا کنید. اما امسال، پس از آن که کلنگ پروژه زمین ورزشی دانشکده برق و کامپیوتر خواجه نصیر خورد و لازم شد که زمین چند روزی خشک باشد تا عملیات آسفالت ریزی آغاز شود ما متوجه شدیم که چقدر درب آسمان باز است و همین طور نعمات الهی به سمت زمین سرازیر می شود. محاسبه نکردم که دقیقا چند روز یک بار بارشی رخ می دهد، اما با قدرت می توانم بگویم هر بار زمین به سمت خشک شدن می رفت و به مرز آماده شدن می رسید، ناگهان یک موج سرما و بارندگی سراسیمه خود را به سیدخندان می رساند و همه چیز را بر می گرداند به روز اول. خلاصه، الان وضعیت این چنین است. هر چه هست الحمدلله و المنة. اما من احساس می کنم قضیه چیزی فراتر از این هاست. درست است که پاییز و زمستان بارش زیاد است و از طرفی من هم توجهم به بارش ها بیشتر شده، اما این حجم از نزولات جوی هم خیلی عادی به نظر نمی آید و انگار آسفالت خواجه نصیر باعث شده دوران خشکسالی به سر آید!
پ.ن: مطلب مربوط به یکی دوروز پیش است.
۹۵/۰۹/۲۹