خود غلط بود آن چه می پنداشتیم...
چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۵۸ ق.ظ
یادم نمی آید چه طور، اما با یک مقاله ی غیر فارسی در یک سایت خارجی با این موضوع مواجه شدم که چگونه مثل جوان ها و نوجوان ها در فضای اینستاگرام فعالیت کنیم. عنوان دقیقش یادم نیست اما با همین مضمون بود و به شیوه های کسب لایک و کامنت به سبک نوجوانان پرداخته بود. برایم جالب شد و کلش را خواندم. ابتدا که توصیف کرده بود و گفته بود اصلا سبک تعامل جوان ها و نوجوان ها با شبکه های اجتماعی بالکل با افراد مسن تر و بیزینس من ها و... متفاوت است. آن ها به نحوی اقتصاد لایک و کامنت را در شبکه ها دنبال می کنند و بعد از آن شیوه را توصیف کرده بود. کاری ندارم که چه روشی را معرفی کرده بود، فقط در همین حد بدانید که افراد حاضر در شبکه، بدون این که همدیگر را بشناسند از طریق حساب کاربری یک شخص معروف همدیگر را پیدا می کنند و با یک تعهد نانوشته پست های همدیگر را لایک می کنند و یک کامنت خاص می گذارند و همین طور آمارشان را بالا می برند. و این طور احتمالا سودای سلبریتی شدن در سر دارند و هر لحظه خود را به آن نزدیک تر می بینند. اگرچه شاید دنیای آینده با شیوه های ارزش گذاریش این موجودات را از این هم ارزشمندتر جلوه بدهند اما فطرت و انسانیت انسان که نابود شدنی نیست، روزی بالاخره به خود می آید و می بیند چه جفایی که در حق خود نکرده. و اگر چه تلخ است، اما هر روز که انسان مسیر بازگشت به خود را آغاز کند پیروز شده است...
پ.ن: اما غرض از نوشتن این مطلب آن بود که تا به حال به فکر اصلاح شیوه تعامل افراد با شبکه های اجتماعی بودم، اما این مطلب را که دیدم فهمیدم خانه از پای بست ویران است... برای اصلاح گویا باید اول شبکه اجتماعی را بکوبیم!
۹۵/۰۵/۰۶